بسم الله

 

عرفات را دیده اى ؟ بیابانى است ساکت و آرام عریان وساده وشاید سادگى اش دلیلى باشد براى  دقت کردن تاکه بفهمیم معناى نشانه هاى آسمان وزمین را وشاید بشناسیم اولوالالباب را

بیابان براى من است تا بفهمم نامه ى اعمالم مثل آن خالى است و آخرش ناپیدا وهیچ چیز درآن نمى روید ومن منتظرنزول رحمت الهى که گسترده است و همه را در بر مى گیرد وباز باید باحالت التماس به گدایى بنشینم چه شیرین است گدایى سرایش که از هزار بار امیرى برتر است واى کاش مرا به گدایى بپذیرد

چه امیرى است که این گونه شایسته ى ستایش است ؟ 

مى گویم امیر قافله ى دل که  عقل ها را رهبرى مى کند و اورا یارانى است باایمانى استوار که گردش جمع آمده اند

اوست که معنای عرفات است وبدون حضورش آنجا بیابانى بود بى ارزش اوست که دعاى عرفه اش آتش به دلها مى زند وانگار خبر مى دهد از تشنگى و کربلا و آه و درد

حسین علیـه السلام است معناى من عرف نفسه  که بدون او هیچ وقت فقد عرف ربه  معنى نمى شود امیر قافله اوست که این گونه عالم  بعد از هزارسال شیداى اوست  وتعدادى اندک در کوشش پاسخ به هل من ناصرش

رحیم است که حر را مى بخشد وکشتى نجاتش از همه وسیعترو سریعتر است

آقا مرا هم نجات مى دهى؟ بیابانم رحمتت را بر من نازل مى کنى؟ اجازه مى دهى گدایت باشم؟

خوبان آماده شده اند و کاروان عشاق در حال حرکت کمکم مى کنى؟

آواى زنگ قافله  به گوش مى رسد

کربلا نزدیک است 

آیا رواست که بنشینى؟ برخیز و به خیل عاشوریان بپیوند که کاروان به راه افتاده است

برخیز که کربلا نزدیک است...