بسم الله

خواستم مقدمه چینی کنم  نشد!

هر وقت ماه رمضون میاد انگار پدری داره داستان پسرش رو برای من هر روز از صبح علی الطلوع تا شام تعریف میکنه

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی بود یکی نبود

غیر از خدا هیچکس نبود

یه  پسر داشتم عین دسته گل

آوردنش تو کربلا گشنه و تشنه کشتنش

خواهرش و زن و بچه هاشم اسیر گرفتن

کامنت ها ، نظرات، انتقادات ، پیشنهادهایتان همه و همه خوانده می شوند اما تایید نمی شوند