بسم الله
من خود دلم از مهر تو لرزید.. وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه
دلخون شده ی
وصلم و لبهای تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر نه
با هرکه
توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه
بد خلقم و بد
عهد.. زبان بازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است.. مگرنه؟
یک بار به من
قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر.. بار دگر.. بار دگر. . . نه
نارنجک