بسم الله

چند سالیست که می نویسم اما گاهی اوقات می شود که دلیلی پیدا نمی کنی تا بنویسی حضور داشته باشی و بخوانی به نظرم نوشتن یک نوع حرف زدن است حرف زدنی که در آن آواها و اصوات حضور ندارند و تنها در سکوت کلمات است که حرف هایت یا رازهایت را بیان می کنی 

یادش بخیر اوایل نویسندگی ام خبری از اینه همه پلاس ها و گرام ها نبود تنها جایی که می آمدیم و با آشنا های مجازی درد و دل می کردیم اینجا بود 

اما حالا همه چیز با سرعت در حال تغییر است تغییری که معلوم نیست چه می خواهد با فرهنگ و منش بشری بکند خدا بخیر کند 

نمی دانم شاید برگشتم و از دوباره با برنامه نوشتمو شاید هم جسته و گریخته دادهای مثلا انتقادی ام را اینجا کشیدم و شاید...

کسی چه می داند این شهید محترمی که عکسش اینجاست رازق نوشته هایم بود یعنی واسطه ی رزقم بود 

دعا می کنم که دوباره به من نگاه کند و این وضع بی سامان مرا سامان دهد